دخترعزیزم مهدیسدخترعزیزم مهدیس، تا این لحظه: 16 سال و 10 ماه و 11 روز سن داره
مهرسانازممهرسانازم، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 29 روز سن داره

ماه وخورشید مامان وبابا

آغاز سال جدید 93 با ماه وخوسید مامان وبابا

1393/2/9 10:58
نویسنده : احسانه
672 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دخترهای نازم

 

شرمنده روی ماهتونم میدونم مامان خیلی بدی هستم

 

حدود 1ماه 9روزهست ازسال جدید میگذره ومن تازه تونستم بیام برا تبریک عید

 

عزیزهای مامان به خدا خیلی سرم شلوغه میدونم نازنینهای من یه قراری

 

گذاشته بودم بین خودم

 

باشماوروجکها که زود زود بیام وخاطرات قشنگ شما وروجکها رو ثبت کنم ولی

 

چه میشه کرد امان از

 

گرفتاری انقدر این روزها زود گذشته که دیشب بعد چند وقت تونستم بیام نت

 

ووبلاگ شما سرزدم دیدم

 

وایییییییییییییییی خیلی وقته تنتونستم بیام ازاون موقع تاالان عذاب جدان دارم

 

 

حسابی شرمنده شماها هستم

 

خلاضه بگذریم امیدوارم دیگه انقدر باتاخیر زیاد نیام برا آپ کردن

 

اول ازهمه بگم که وارد سال جدید شدیم هوراااااااااااااهورا

 

 

هوراهوراهوراهوراهوراهورا

مهدیس جونم که از روز 28 اسفند دیگه مدرسه نرفت

 

ماهم کارهای خونه تکونی مون تقریبا 20 اسفند تموم شده بود ودل نگرانی

 

بابت کارهای خونه نداشتم

 

فقط روزهایی پایانی سال خیلی درگیر مهرسا وروجک بودم عشق مامان از

 

1هفته پایانی اسفند تا الان

 

حدود 8تا دندون در آوردی که حسابی ضعیف شدی واز غذا خوردن افتادی ولی

 

عشقم مبارکت باشه

 

دیگه حسابی برا خودت خانم شدی

 

خلاصه توایام عید روزهای اول که طبق سنت هرساله رفتیم دیدن بزرگهای

 

فامیل خونه بابا جون اینها

 

ومامانی وباباحاجی بعدهم رفتیم  وامسال عید کلی بزرگهای فامیل رو غافل

 

گیر کردیم وبهشون عیدی

 

خیلی  قشنگ وجالبی دادیم یه تقویم دیواری چهار فصل با عکسهای

 

شمانازنازیها که رو هرسربرگ زده

 

بودیم که به کمک دوست خوبم معصومه جون تونستم درست کنم وبابا حامد

 

هم زحمت چاپ ودرست

 

کردنش رو کشید .

 

روزهای بعد هم طبق هر سال رفتیم دید وبازدید که حسابی امسال مهرسا

 

آتیش سوزوند و وروجک بازی

 

در آورد کلی هم به مهدیس خوش گذشت تو این روزها الهی دورش بگردم 

 

 

از روز 6 عید هم رفتیم مسافرت به شهر زیبایی اصفهان به اتفاق مامانی وبابا

 

حاجی .خانواده خاله الهه 

 

و خانواده دایی حامد .

 

تا روز شنبه 9عید هم اصفهان بودیم ومهدیس هم

 

حسابی کیف کرد وشهر زیبای

 

اصفهان رو دیدن کردیم وبه جاهای دیدنی اصفهان کلیسا .چهلستون .عالی قاپو .میدان امام

.پل

خواجو.سی وسه پل .رفتیم و عکس گرفتیم که انشالله سرفرصت میام

 

وعکسهای این روزها رو

 

میزارم یه اتفاق خیلی خوب دیگه هم که افتاد من توشهر اصفهان با دوست

 

خوبم مرجان قرار گذاشتم

 

وبعد از حدود دوسال که باهم چت میکردیم تو دنیای مجازی باهم قرار گذاشتیم

 

وهم دیگررو دیدیم ونی

 

نی های  زمستونی 91خوشگلمون هم دیگر رو دیدن آرتین وروجک با مهرسابلا

 

 کلی باهم عکس گرفتیم که وخوش گذشت

 

خلاصه بعد از اصفهان هم راهی روستایی پدری  بابا حامد شدیم وبه شهر

 

آشتیان رفتیم واز اونجاهم به ده موسی

 

آباد رفتیم  به اتفاق عمه ها تون تا روز دوشنبه اونجا بودیم

 

از روز 12 هم خونه بودیم ومهدیس خانم کمی به تکالیف نوروزی رسید وروز

 

سیزده هم تا بعدازظهر خونه

 

بودیم بعدهم رفتیم به سرزمین عجایب و شما وروجکها سیزده رو این جوری

 

گذرونید

 

اخه بابا امسال دوست نداشت جایی بریم برا تفریح چون شب شهادت حضرت

 

زهرا (ص) بود خیلی

 

دوست نداشت فقط به خاطر این که به شماها خوش بگذره رفتیم

 

خلاصه ایام تعطیلاتم باخوشی تموم شد و مااین روزها درگیر درسهای مهدیس

 

نازنازی هستیم

 

چون دیگه چیزی نمونده که مهدیس تعطیل بشه

 

مهرسا خانم شماهم که با کارهای جدیدت حسابی دل میبری

 

اول ازهمه بگم وروجک شدی ومیری رو مبلها وکوه پیمایی میکنی من وبابا یا

 

مهدیس باید

 

مواظبت باشیم که نکنه از اون بالا سقوط آزاد داشته باشی

 

تازگیهام که یاد گرفتی تابه مقصودت نرسی کاربد انجام میدی وشروع میکنی

 

به پاکوبیدن وجیغ زدن

 

خلاصه که کلی ازدست وروجک بازیهات میخندیم راستی اینم تایادم نرفته بگم 

 

شمادوتاوروجک

 

انقدر باهم جورشدید که یه زمانهای هزار مرتبه خداروشکر میکنم که شمادوتا

 

انقدرهم دیگر دوست دارید

 

مهرسا جونم شماهرچی مهدیس میگه گوش میدی ومهدیس هم خیلی هواتو

 

داره

ونمیزاره تومهمونی ها کسی بهت زور بگه یا اذیتت کنه

 

خب دیگه این هم از اتفاقات این روزها که گذشت

 

امیدوارم یه وقت پیدا کنم وبیام زود زود برا گذاشتن عکسهای خوشگلتون

 

 

 

نفسهای من وبابادوستتون داریم یه

 

 

 

عالمه هرچی بگیم بازم کمه

 

 

 

ماچماچماچماچماچماچ

 

 

 

 

 

پسندها (1)

نظرات (6)

مامان مهدیه
9 اردیبهشت 93 11:24
سلام دوست عزیزم دوقلوهای من سارا و ثنا زنگیان تو جشنواره نوروزی شرکت کردن ممنون میشم به وب ما بیاین و بهشون رای و امتیاز5 رو بدین
باران قاصدک
30 اردیبهشت 93 7:25
سلام عزیزم کوچولوهای ناز و دوست داشتنی داری ،‌ خدا برات نگهش داره خوشحال میشم به وب من و دخترام هم بیای منتظرتمااااااا
الناز
15 خرداد 93 20:36
سلام دوست عزيز! وبلاگ خيلي زيبايي داري! لطفا به منم سر بزن! و برام نظر بذار که بدونم اومدي! منتظرما! ---------
میترا
18 تیر 93 14:02
چرا همیشه بدنبال این هستیم که بدانیم چرا گل خار دارد؟ بیایید گاهی بدنبال آن باشیم که بدانیم چرا خار گل دارد؟
میترا
27 مرداد 93 19:53
نـــــگــاهـت بـه آن بـالــآ بـاشــــــد تــــــــا “دلــــــتــ” از آدمــــــهــای ایــــن پــایــیــن نـگــــــیـرد تـــنـــهـــآ “خُـــــــــــــــدا” رو صـــــدا کُـــــن تـــــنـــــــــــها “خُـــــــــــــــــــداســـــت” که مـــیـــ مـــانــــــــــــــد
میترا
19 مهر 93 15:40
غدیر روز اثبات امامت ائمه طاهرین (علیهم السلام) بر شیعیان حضرت مهدی مبارک باد